پرده جدیدی از شبکه نمایشهای خانگی؛ آیا حرف اول و آخر را پول میزند؟
تاریخ انتشار: ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۱۸۵۰۱۱
پردهای که در این صحنه افتاد طعنه یا به نوعی جسارت یک مدیر به اهالی هنر است و البته پرسشی جدی در حوزه اقتصاد صنعت نمایشهای خانگی و تعاملشان با هنرمندان و مخاطبین: آیا حرف اول و آخر را پول میزند؟
به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو-سیدرضا میرجعفری، اظهارات یکی از مدیران پخش فیلم شبکه نمایش خانگی که در بخشی از آن به هزینههای تولید پروژه در یکی از مجموعهها اشاره میکند پشت پردههای جدیدی را در این صنعت را رو میکند که مورد توجه همه فعالین رسانه و فرهنگ قرار گرفتهاست.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این اظهارات واکنش گستردهای نیز در بین اهالی فرهنگ و هنر و به خصوص هنرمندان داشتهاست چرا که این مدیر تابع بازار با مقایسه صنف هنرمندان با سایر صنوف آنها را بیاخلاق و غیرمتعهد نامیدهاست.
پرسشی که از این دست مدیران برای افکار عمومی مطرح میشود این است که همقطارانش قبل از ورود به این عرصه چقدر با منطق اقتصاد کار فرهنگی آشنا بودهاند؟ و در سال آغاز کار هم چشماندازی از آنچه امروز از آن گلایه میکنند داشتهاند؟
شبکه نمایش خانگی که امروز بر سر آن جنجال شده یکی از اولین پلتفرمهای پخش کننده محتواهای سرگرمی از جمله سریال از این دست بوده که در سال 92 یا 93 تأسیس شده و آن سالها نیز به شدت تورم در کشور رقم بالایی را نشان میدهد و از نحوه سرمایهگذاری کلان روی آن هیچگونه اسناد شفافی وجود ندارد و از همین رو معلوم نیست این بنگاههای اقتصادی زیان ده هستند یا بازدهی لازم را دارند؟ و خود این ماجرا باعث ابهامی بزرگ در افکار عمومی و اظهار نظرهای زیادی در این مورد شدهاست.
پردهای که در این صحنه افتاد طعنه یا به نوعی جسارت مدیر به اهالی هنر است که وقتی مصاحبه کننده از وی در مورد اظهاراتش میپرسد آیا از حمله خود به هنرمندان و بایکوت شبکه خانگی مورد بحث نمیترسی؟ پاسخ میدهد: «چنین نگرانیهایی ندارد چون مساله این افراد فقط پول است و اگر پول باشد هرکاری میکنند.» البته از این قبیل اظهارات از طرف مدیران اقتصادی در حوزههای دیگر هنر مانند موسیقی هم شنیدهبودیم و این ماجرا مسبوق به سابقه است که البته هیچگاه باعث موضع گیری عملی فعالین این عرصه نشد و آب هم از آب تکان نخورد.
طیف واکنشی هنرمندان اما به این ماجرا متفاوت است، برخی واکنشهای تندی به این ماجرا داشتند مثلا همایون اسعدیان در واکنشی تند اظهار داشته است: «قیاس به نفس میفرمایید جناب شانهساز. «حداقل برای منی که در دو پروژه با شما کار کردم و چیزهای بسیاری از شما دیدم این حرفها باعث تاسف است. همایون اسعدیان عضو کوچک این سینما تا زمانی که شما در نماوا حضور داشته باشید در هیچ سمتی با این مجموعه همکاری نخواهم کرد.» یا مازیار میری نیز در واکنشی صریح گفت:«تا زمانی که ایشان رسما از اهالی سینما عذرخواهی نکنند از تمام پروژههایی که قرار به همکاری با این پروژه داشتم رسما انصراف میدهم.» رضا کیانیان هم کار را به شکایت از این مدیر نمایش خانگی از طرف انجمن صنفی بازیگران سینمای ایران کشاند که البته مشخص نیست این امر امکان پذیر است یا خیر؟ البته باید منتظر ماند و دید این کشمکش بین هنرمندان و اصحاب این حوزه با این مدیر شبکه نمایش خانگی و البته اظهارات این چنینی چه خواهد شد؟
اینکه واکنشها در این مورد تا کجا ادامه دار خواهد شد؟ موضوعیست که باید برایش صبر کرد اما در مقابل این طیف افرادی هستند که یا هنوز واکنشی نشان ندادند یا محافظه کارانهتر با مسئله برخورد کردهاند مثلا از نرگس آبیار که پروژه او در این گفتوگوی کوتاه نام برده شد هیچ واکنشی سر نزد یا اسماعیل عفیفه که تهیهکننده مجموعه «جنگل آسفالت» در همین نمایش خانگی است، با لحنی واکنش نشان داد که نهتنها بوی قطع همکاری نمیداد، بلکه خیلی متواضعانه بود و مشخص بود صرفا برای دلخوشی عوامل سریال بیان شده است. عفیفه در بخشی از این واکنش در اینستاگرامش نوشت: «علیرغم بالا و پایینی که هر پروژه دارد صمیمانه و همراه با اعتماد متقابل مشغول کاریم.»
همه این فضا و آنچه امروز به عنوان یک مسئله رسانهای و دست به دست میشود ماجرایی پیچیده به اندازه گرههای کور یک ماجراست و حجم واکنشها نیز گویای همین است اما آنچه هنوز در فضای افکار عمومی مبهم خواهد ماند فضای غیر شفاف مالی، عدم تنظیمگری و رگولاتوری به مفهوم عام و این پرسش با پاسخهای مبهم است که چرا دخل و خرج این حوزه مشخص نیست؟ و آیا واقعا در حوزه فرهنگ پر آسیب حرف اول و آخر را پول میزند؟ یا موضوعات دیگری هم مطرح است؟
وقتی میتوان این موضوع را بهتر درک کرد که خود را با این پرسش مواجه کنیم چرا در همه این سالها اقتصاد صنعت سینمای ایران سوای از سرمایهگذاریهای دولتی و بعضا خصوصی سوداگرانه کوچکتر و به سهم شبکههای نمایش خانگی اضافه میشود چنانچه با فاصلهای کوتاه یا حتی همزمان با اکران فیلم روی پرده نقرهای به نوعی وادار به اکران آنلاین در این شبکهها میشوند؟
آیا زور همین هنرمندان به ستوه آمده طیف اول به مدیران ناآشنای فرهنگی که به قول خودشان حرف اول و آخر را پول میزند میرسد یا ماجرا با چند بیانیه و شکایت صوری خاتمه خواهد یافت؟
منبع: خبرگزاری دانشجو
کلیدواژه: نمایش خانگی حرف اول و آخر را پول می زند نمایش خانگی شبکه نمایش
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۱۸۵۰۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بازیگری متفاوت عمو پورنگ؛ منتظر این سریال در نمایش خانگی باشید
آفتابنیوز :
این روزها سریالهایی در راه تلویزیوناند و در عین حال برخی از تلویزیونیهای با قدمت هم با کاری جدید سر از نمایشخانگی درمیآورند.
پیگیریهایی که انجام شده این روزها تلویزیون ۵۲ سریال در حال پیشتولید و تولید دارد که از سمتِ سیمافیلم پیش میرود و سریالهایی هم توسط برخی از سازمانها و نهادهای فرهنگی پیش میرود که به روال گذشته برای پخش از تلویزیون ساخته میشوند.
به طور مثال سریال «بوقچی» که مجموعه تلویزیونی فوتبالی است، البته در دهههای گذشته داریوش ارجمند و اکبر عبدی سریال «به سوی افتخار» را با فضای مافیای فوتبال به آنتن تلویزیون رساندند. یا «پژمان» با بازی پژمان جمشیدی و پرداختن به بازیکنان شناخته شده و مصائب و مشکلاتشان، «سه پنج دو» به گونهای سرمایهگذاران و مافیای فوتبال، «آخرین بازی» و «لژیونر» هم جزو دیگر کارهای فوتبالی به شمار میرود که تاکنون در ساختار تلویزیون به آنها پرداخته شده است.
البته این روزها «پرویز خان» هم بعد از حضور در جشنواره فیلم فجر و اکران در سینما به شبکه نمایشخانگی آمده است.
حالا باید دید «بوقچی» با چه هدفی ساخته شده و تنها قصدِ به هیجان درآوردن مخاطب به واسطه پرداختن به «فوتبال» در یک اثر نمایشی را دارد یا به دنبال اهدافی دیگر است؟
این سریال در تهران به فیلمبرداری خودش ادامه میدهد و پیگیریها نشان میدهد تا تیرماه تصویربرداری سریال ادامه خواهد داشت. حسن حبیبزاده کارگردانی سریال را برعهده دارد و گفته میشود موسسه هنری سوره آن را تهیه میکند. در این سریال حسن پورشیرازی، امیر غفارمنش، آرش نوذری، امیر کربلاییزاده، شهره سلطانی، رامین ناصر نصیر و بسیاری دیگر از هنرمندان به ایفای نقش میپردازند.
اما سریالی دیگر که تلویزیونیهای قدیم به سمتِ آن رفتهاند یک سریال فانتزی در حوزه کودک و نوجوان است که برای اولین بار داریوش فرضیایی یا همان عمو پورنگ در برنامه تحویل سال یک خبر کوتاهی از آن داد. سریال «لالایی» که قرار است با بازی او بعد از مدتها غیبت و البته فضایی متفاوت از یکی از پلتفرمهای نمایشخانگی پخش شود.
این سریال به کارگردانی احمد درویشعلیپور که سالها با داریوش فرضیایی کار کرده و «سرزمین بالشها» را با او در شبکه نمایشخانگی داشت این روزها در اواخر تصویربرداری به سر میبرند و گروه در تهران مشغول فعالیتاند تا اواخر اردیبهشتماه کار به پایان برسد. قرار است این سریال امسال در یکی از پلتفرمهای نمایشخانگی پخش شود.
امیر کربلاییزاده که مدتها از او خبری نیست و بیشتر به آموزش استندآپ کمدی و اجرای تئاتر مشغول است در این سریال به ایفای نقش میپردازد و فرهاد بشارتی هم چندی پیش از حضور خود در این سریال خبر داده بود. قطعاً بازگشت داریوش فرضیایی بعد از مدتها با سریالی در شبکه نمایشخانگی را میتوان به فال نیک گرفت، چون خبرها حاکی از همکاری مجدد او با تلویزیون است.
سریال «لالایی» و نقشآفرینی داریوش فرضیایی متفاوت از کارهایی است که تاکنون از او به عنوان کاراکتر عمو پورنگ دیده شده است. در عین حال باید دید با حضور او و هنرمندانی که در «محل گل و بلبل» و برخی از پروژههایی که او و دوستان داریوش فرضیایی فعالیت داشتهاند میتواند اقبال را نسبت به محدود کارهای کودکانه نمایشخانگی برگرداند یا خیر.
منبع: خبرگزاری تسنیم